مجمللغتنامه دهخدامجمل . [ م ُ م َ ] (ع ص ) فراهم آورده و در هم کرده . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آیه ای که معنی آن محتاج به تفصیل باشد. (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطب
مجملفرهنگ مترادف و متضاد۱. تلخیص، خلاصه، زبده، فشرده، کوتاه، مختصر، موجز ۲. مختصرمفصل ۳. مفصلا، بهتفصیل
مؤمللغتنامه دهخدامؤمل . [ م ُ ءَم ْ م ِ ] (ع ص ) بیوسنده و امیددارنده .(منتهی الارب ). امیددارنده . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). امیدوار. (غیاث ) (آنندراج ) (یادداشت مؤلف ).
مؤمللغتنامه دهخدامؤمل . [ م ُ ءَم ْ م َ ] (ع اِ) نام اسب هشتم از اسبان رهان . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (ازمتن اللغة) (از نصاب الصبیان ) (ناظم الاطباء).
مؤمللغتنامه دهخدامؤمل . [ م ُ ءَم ْ م َ] (اِخ ) ابن امیل . شاعری از کوفه بود و عصر اموی رادرک کرد و در عصر عباسی شهرت یافت . در پایان عمر نابینا شد و در حدود سال 190 هَ . ق . د
مؤمللغتنامه دهخدامؤمل . [م ُ ءَم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جمیل بن یحیی بن ابی حفصة. شاعری ظریف از مردم مدینه و معروف به «قتیل الهوی » بود. در مدینه و بعد در عراق به مدح حکام پرداخت .