مجهدلغتنامه دهخدامجهد. [ م ُ هََ ] (ع ص ) مشتاق و خواهان . || آرزو داشته . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
مجهدلغتنامه دهخدامجهد. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آن که بار کند بر ستور فوق طاقت او. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اجهاد شود. || آرزومند طع
مجهدةلغتنامه دهخدامجهدة. [ م َ هََ دَ ] (ع اِ) فصل با مشقت و سختی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o