مجلندیلغتنامه دهخدامجلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) سخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). شتر صلب و قوی . (از ذیل اقرب الموارد).
مکلندیلغتنامه دهخدامکلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) سخت و درشت از شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت و درشت . (ناظم الاطباء). سخت و درشت . مکلندد. (از اقرب الموارد). شدیدالغل
ججملغتنامه دهخداججم . [ ج ُ ج ُ ] (ع اِ) گیوه . و آن پای افزاری است که زیر آن از لته و بالای آن ریسمان باشد. معرب چمچم . (منتهی الارب ).
ججمولغتنامه دهخداججمو. [ ج َ ] (اِخ ) نام موضع معروفی است در هند که بین دو نهر جون و کنک قرار دارد. رجوع به تحقیق ماللهند ص 97 شود.