موتور سوپاپبغلside-valve engine,SV engine, L-head engine, flathead engineواژههای مصوب فرهنگستانموتور درونسوزی که در آن سوپاپها در دیوارۀ جانبی سیلندر تعبیه شدهاند
موسرلغتنامه دهخداموسر. [ س ِ ] (ع ص ) توانگر و فراخ دست . ج ، میاسر، موسرون . (منتهی الارب ، ماده ٔ ی س ر) (ناظم الاطباء). توانگر. (آنندراج ) (دهار). فراخ روزی . مقابل معسر. (یا
مؤسرلغتنامه دهخدامؤسر. [ م ُ ءَس ْ س ِ ] (ع ص ) آنکه می بندد و اسیر می کند. || آنکه شکنجه می کند اسیر را. (ناظم الاطباء).
کم سرلغتنامه دهخداکم سر. [ ک ُ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فومن است و 243 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
مگسرلغتنامه دهخدامگسر. [ م َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جراحی است که در بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. در دو محل واقع و به مگسر 1 و 2 مشهورند. (از فرهنگ