مواصلاتلغتنامه دهخدامواصلات . [ م ُ ص َ ] (ع اِ) ج ِ مواصلة (مواصلت ). (از یادداشت مؤلف ). رجوع به مواصلت شود.
راه مواصلاتیline of communication, LOCواژههای مصوب فرهنگستانمسیری زمینی یا دریایی یا هوایی که ارتباط میان نیروهای نظامی عملکننده را با پایگاه عملیاتی برقرار میسازد و نیروهای تدارکاتی و نظامی در امتداد آن حرکت میکنند
مواصلتفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازدواج، پیوستگی، پیوند، زناشویی، وصلت ۲. ازدواج کردن، زناشویی کردن، وصلت کردن