مواتلغتنامه دهخداموات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) چیز بی جان . (منتهی الارب ) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). آنچه جان ندارد. مقابل حیوان ونبات . (یادداشت مؤلف ). آنکه بی جان باشد. (غیاث
مواتلغتنامه دهخداموات . [ م َ ] (ع مص ) موت . (ناظم الاطباء). بمردن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به موت شود.
مواتلغتنامه دهخداموات . [ م ُ ] (ع مص ، اِمص ) بمردن . (المصادر زوزنی ). موت . (ناظم الاطباء). مرگ . (منتهی الارب ) (غیاث ). رجوع به موت شود.
مجواتلغتنامه دهخدامجوات . [ ] (اِ) عشرات الوف الوف الوف الوف در مراتب شانزده گانه ٔ عدد نزد فیثاغوریین .(رسائل اخوان الصفا، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مؤاتاتلغتنامه دهخدامؤاتات . [ م ُ آ ] (ع مص ) مؤاتاة. مواتات .موافقت کردن . موافقت کردن کسی را بر کاری . (از منتهی الارب ماده ٔ ات ی ) (از ناظم الاطباء). موافقت در امری با کسی .