جای درج نشانیaddress field, champ de l'adresse (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانمحلی مستطیلشکل بر روی پاکت پُستی که نشانی گیرنده و فرستنده بر روی آن درج میشود
موبقلغتنامه دهخداموبق . [ ب َ ] (ع ص ) هلاک کرده شده . || ویران شده . || در زندان کرده شده . (ناظم الاطباء).
موبقلغتنامه دهخداموبق . [ م َ ب ِ ] (اِخ ) وادیی است در دوزخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام وادیی در دوزخ . (ناظم الاطباء).
موبقلغتنامه دهخداموبق . [ م َ ب ِ ] (ع اِ) جای هلاکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای هلاک . (ترجمان القرآن جرجانی ص 96) (ناظم الاطباء). مهلکه . هلاکت گاه . (یادداشت مؤلف ). ||
موبقلغتنامه دهخداموبق . [ م َ ب ِ ] (ع مص ) هلاک گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). وبوق . (منتهی الارب ).
موبقةلغتنامه دهخداموبقة. [ ب ِ ق َ ] (ع ص ) تأنیث موبق .ج ، موبقات . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موبق شود.
موبقاتلغتنامه دهخداموبقات . [ ب ِ ] (ع اِ) معاصی و گناهان . (ناظم الاطباء). ج ِ موبقة. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موبقة و موبق شود.
بقنقومونلغتنامه دهخدابقنقومون . [ ب ِ ن ُ ] (معرب ، اِ) معرب یونانی پیک نوکومون ، سیب زمینی هندی . (فرهنگ فارسی معین ).
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o