موزیسینلغتنامه دهخداموزیسین . [ یَن ْ ](فرانسوی ، ص ) (اصطلاح موسیقی ) موسیقیدان . استاد موسیقی . نوازنده . استاد موزیک . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به موسیقی و موزیک شود.
موزیسینفرهنگ انتشارات معین(یَ) [ فر. ] (ص فا.) کسی که در ساخت یا رهبری یا اجرای موسیقی به خصوص موسیقی سازی تبحر داشته باشد، موسیقی دان (فره ).
ججملغتنامه دهخداججم . [ ج ُ ج ُ ] (ع اِ) گیوه . و آن پای افزاری است که زیر آن از لته و بالای آن ریسمان باشد. معرب چمچم . (منتهی الارب ).
ججمولغتنامه دهخداججمو. [ ج َ ] (اِخ ) نام موضع معروفی است در هند که بین دو نهر جون و کنک قرار دارد. رجوع به تحقیق ماللهند ص 97 شود.