مؤتةلغتنامه دهخدامؤتة. [ م ُءْ ت َ ] (اِخ ) موتة. جایی در مشرق دمشق که شمشیر در آنجا می ساختند و جعفر طیار در آنجا شهید گردید. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نام زمینی است ب
موتةلغتنامه دهخداموتة. [ ت َ ] (ع اِمص ، اِ) بیهوشی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || صرع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نوعی از جنون . (منتهی الارب ) (آنندراج
مَوْتَةَفرهنگ واژگان قرآنمرگ - مردن (کلمه موت به معناي نداشتن حيات واز آثار حيات ، شعور و اراده است لذا به کسی که آثارحیات را هم ندارد مرده می گویند همانطور که خداي عز و جل فرموده : و
غزوه ٔ مؤتةلغتنامه دهخداغزوه ٔ مؤتة. [ غ َزْ وَ ی ِ م ُءْ ت َ ] (اِخ ) یا غزوه ٔ جیش الامراء. مقریزی در امتاع الاسماع آن را غزوه دانسته است ولی ابن سعد در طبقات آن را سریه شمرده است .
موتورخانة بینگهبانunattended machinery spaceواژههای مصوب فرهنگستانموتورخانة شناورهایی که مجهز به سامانة رایانهای و خودکار واپایش افزار و تجهیزات موتورخانهاند