نقطۀ انجمادfreezing pointواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل میشود
نزول نقطۀ انجمادfreezing point depressionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش نقطۀ انجماد محلول در مقایسه با نقطۀ انجماد حلاّل خالص در نتیجۀ تأثیر تعداد ذرات مادۀ حلشده
نقطۀ وسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، وسط، بین، میان، نیمهشب، نیمروز، ظهر نیمۀ راه، راهِ میانه عمود منصف
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند
نقطۀ انشعابline tap, tee point, tapواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای بر روی خط برق که دستکم به سه پایانه متصل است
نقطۀ اشتعالflash point/ flashpoint , FPواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین دمایی که در آن بخار قابلاشتعال با هوا به قدر کافی ایجاد شود