نقطۀ واپایش زمینیground control point, control stationواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای با مختصات مشخص که در عملیات نقشهبرداری مرتبط مورد استفاده قرار میگیرد
نقطۀ واپایشcontrol pointواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از نقطهها با موقعیت افقی یا عمودی معلوم که بهعنوان مرجع ثابت در تعیین موقعیت و مرتبط کردن عوارض نقشهای یا عکسهای هوایی یا تصاویر دورکاوی به کار می
نقطۀ واپایش ارتفاعیvertical control pointواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای با مختصات ارتفاعی معلوم که برای کنترل عملیات به کار میرود
نقطۀ واپایش عکسیphoto control point, photogrammetric control pointواژههای مصوب فرهنگستاننقطۀ قابلتشخیص با مختصات معلوم که برای تعیین مقیاس و توجیه مطلق عکس به کار میرود
نقطۀ واپایش مسطحاتیhorizontal control pointواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای با مختصات طولی و عرضی معلوم که برای واپایش عملیات به کار میرود
نقطۀ وسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، وسط، بین، میان، نیمهشب، نیمروز، ظهر نیمۀ راه، راهِ میانه عمود منصف