ندوسلغتنامه دهخداندوس . [ ن َ ] (ع ص ) ناقه ای که به چراگاه کم علف راضی باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). ماده شتری که به چراگاه کم علف راضی باشد. (ناظم الاطباء). ناقه که ب
گند سگلغتنامه دهخداگند سگ . [ گ ُ دِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تفسیر خصی الکلب است و آن بیخی باشد، مانند خصیةالکلب و هر زوجی بر هم چسبیده یکی بزرگ و دیگری کوچک ، اگر مرد بزرگ