نهانگاهلغتنامه دهخدانهانگاه . [ ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب ) نهانجای .شرم مرد و زن . جای شرم . بتر جای . عورت . (یادداشت مؤلف ). || نهفت . نهفتگاه . جای نهان . (یادداشت مؤلف ). جائی که
نهانفرهنگ مترادف و متضادباطن، پنهان، پوشیده، خفا، خفی، غیب، قایم، کتم، مختفی، مخفی، مضمر، ناآشکار، نامرئی، نهفته ≠ آشکار، آشکارا، ظاهر، هویدا
نهاندیکشنری فارسی به انگلیسیcovert, crypto-, dark, hidden, inmost, inner, masked, occult, private, secret, stealthy, subterranean, ulterior, underground, veiled