ناردین اوریلغتنامه دهخداناردین اوری . [ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنبل جبلی است . (ابن بیطار ج 2 ص 175). رجوع به ناردین شود.
اجنادینلغتنامه دهخدااجنادین . [ اَ دَ / اَ ] (اِخ ) موضعی است به شام از نواحی فلسطین . در کتاب ابوحذیفة اسحاق بن بشر بخط ابوعامر العبدری آمده است که اجنادین از رملة از کوره ٔ بیت ج
ناردینلغتنامه دهخداناردین . (اِ) سنبل رومی . (قانون ابوعلی سینا چ تهران ص 214) (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (بحر الجواهر) (انجمن آرا) (فرهنگ شعوری ).سنبل رومی را گویند و آن زردرنگ می باش
ناردینلغتنامه دهخداناردین . (اِخ ) از ولایات هندوستان است و به سال 405 هَ . ق . به دست سلطان محمودغزنوی گشوده شد. مؤلف «تاریخ دیالمه و غزنویان » آرد: سلطان محمود در سال 404 جنگ ب