نافه گشالغتنامه دهخدانافه گشا. [ ف َ / ف ِ گ ُ ] (نف مرکب ) آنکه نافه ٔ مشک را باز می کند و از هم می گشاید. که با گشودن نافه هوا را مشک آگین و معطر می کند.
نافه گشافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آنکه نافۀ مشک را بگشاید و بوی خوش پراکنده سازد؛ نافهگشاینده: ◻︎ هوا مسیحنفس گشت و خاک نافهگشای / درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد (حافظ: ۳۵۸).۲. [مجاز] خوش
نافه گشائیلغتنامه دهخدانافه گشائی . [ ف َ / ف ِ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل نافه گشای . سر نافه بازکردن . مجازاً، به معنی عطرافشانی و معطر و مشک آگین کردن هوا.- نافه گشائی کردن ؛ نافه را
نافه گشایلغتنامه دهخدانافه گشای . [ ف َ / ف ِ گ ُ ] (نف مرکب ) نافه گشا. عطرافشان . که هوا را معطر می کند. که فضا را خوشبوی و عطرآگین کند. رجوع به نافه گشا شود : بر تن چنگ بند رگ وز
کنافهلغتنامه دهخداکنافه . [ ک َ / ک ُ ف َ ] (اِخ ) گناوه . رجوع به حدودالعالم چ دانشگاه ص 44و 45 و 132 و گناوه و جنابه در همین لغت نامه شود.