نادم گردیدنلغتنامه دهخدانادم گردیدن . [ دِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) نادم شدن : چون خطائی از تو سر زد در پشیمانی گریزکز خطا نادم نگردیدن خطای دیگر است .صائب .
نادملغتنامه دهخدانادم . [ دِ ] (ع ص ) اسم فاعل از نِدَم و ندامة. (اقرب الموارد). پشیمان .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء)(دهار) (غیاث اللغات ). || شرمسار.