ناپائیدنیلغتنامه دهخداناپائیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) مقابل پائیدنی . بی دوام . ناثابت . آنچه و یا آنکه درخور پائیدن نبود.
ناوپائیانلغتنامه دهخداناوپائیان . (اِ مرکب ) گروهی ازجانوران دریائی . جانورانی که پاهای آنها مانند ناو است . (لغات فرهنگستان ).
ناپاکفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیعصمت، بیعفت، زناکار، شهوی، نانجیب ۲. آلوده، آلوده، پلشت، پلید، چرکین، کثیف، متنجس، ملوث ۳. بینماز، جنب، محتلم، نجس ۴. حرام ≠ پاک طاهر، طیب، منزه، مهذب، نظی