نیورادلغتنامه دهخدانیوراد. [ نیوْ ] (اِ) بر وزن دیوزاد، انتظام . حالتی مر نفس را که ترتیب و تقدیر امور کند. (از برهان ). ظاهراً از مجعولات دساتیر آذرکیوان است .
نیکرادفرهنگ نامها(تلفظ: nik rād) جوانمرد نیک ، جوانمردی که دارای صفاتی خوبی ، نیکی و بخشش است ، جوانمرد صالح و شایسته .