نیوادلغتنامه دهخدانیواد. (اِ) شجاعت . (برهان قاطع) (انجمن آرا). ظاهراً برساخته ٔ فرقه ٔ آذر کیوان است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
ادونیلغتنامه دهخداادونی . [ ] (اِخ ) (صدق خداوند) لقب یکی از سلاطین اموری اورشلیم . وی با چهار پادشاه دیگر بر ضد یوشع همداستان شده جنگ عظیمی در جبعون کردند و خداوند بطور اعجاز آن
ادونی راملغتنامه دهخداادونی رام . [ ] (اِخ ) (خداوند ارتفاع ) ادورام . باجگیر داود و سلیمان و سرکار سی هزار عمله بود که درلبنان مأمور قطع تیرها بودند. (اول پادشاهان 4:6 و5:14) و بطو
خانوادۀ ژنیgene familyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهژنهای حاصل از تکرار یک ژن نیایی که پروتئینها و رِناهای یکسان یا وابسته را رمزگذاری میکنند متـ . خانوادۀ چندژنی multigene family
وادی نیگرولغتنامه دهخداوادی نیگرو. [ ی ِ ] (اِخ ) وادی نیغرو. رودی است در اندلس . و رجوع به وادی نیغرو شود.