نُّهَىٰفرهنگ واژگان قرآنعقلها (أُوْلِي ﭐلنُّهَىٰ : صاحبان عقلها. کلمه نهي جمع نُهية به معناي عقل است ، و اگر عقل را نهيه ناميدهاند براي اين بوده که عقل ، آدمي را از پيروي هواي نفس نهي
نااونگ هئی ثیالغتنامه دهخدانااونگ هئی ثیا. [ هَِ ] (اِخ ) یکی از عوامل شش گانه ٔ اهریمن . مظهر بهتان و نافرمانی و طغیان . برابر سپندارمذ. (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 162).رجوع
کیومرثفرهنگ نامها(تلفظ: ki(a)yomars) (= گیومرت) ، زندهی فانی ، جزء اول ' گیو ' و ' گیه ' به معنی جان و زندگی است و جزء دوم 'مرتن ' صفت است به معنی مردنی و در گذشتنی و به تعبیر
چه کسیگویش خلخالاَسکِستانی: ki دِروی: ki شالی: ki کَجَلی: ki کَرنَقی: ki کَرینی: ki کُلوری: ki گیلَوانی: ki لِردی: ki
کیانورفرهنگ نامها(تلفظ: ki(e)yānvar) (کیان + ور (پسوند دارندگی)) ، ویژگی آن که دارای صفات بزرگی و سروری است .
کیان مهرفرهنگ نامها(تلفظ: ki(e)yān mehr) (کیان + مهر = محبت ، دوستی و خورشید) ، به معنی محبت و دوستی شاهانه و بزرگوارانه ، خورشید پادشاهان و بزرگان ؛ (به مجاز) آن که در میان پادشا