صافی سرعتvelocity filter, apparent velocity filter, fan filter, dip filter, f-k filter, pie-slice filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پالایه که براساس سرعت ظاهری یا برونراند بهنجار عمل میکند
نجحلغتنامه دهخدانجح . [ن َ / ن ُ ] (ع مص ) پیروز شدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برآمدن حاجت . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (غیاث
نجحلغتنامه دهخدانجح . [ ن ُ ] (ع اِمص ) پیروزی . (از ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) (مهذب الاسما). فیروزی . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نجاح . فوز. کامیابی . کامروائی . ظفر : فوز ن
نوحلغتنامه دهخدانوح . (اِ) لبلاب . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (برهان قاطع). عشقه . گیاهی که بر درخت پیچد. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء). حبل المساکین . (برهان قاطع).
نوحلغتنامه دهخدانوح . [ ن َ ] (ع مص ) نوحه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زوزنی ). گریه و ماتم نمودن به آواز بلند بر شوی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). به بانگ بلند و عوی
نوحلغتنامه دهخدانوح . (اِخ ) ابن اسدبن سامان خداة. به سال 204 هَ . ق . از طرف مأمون امیر سمرقند شدو در سفری که مأمون به خراسان کرد به خلیفه پیوست و در رکاب وی به بغداد رفت ،
لاکپشتگویش اصفهانی تکیه ای: lâpošte طاری: lâ(k)pošt طامه ای: lâpošt طرقی: lâ(k)pašt کشه ای: lâkpošt نطنزی: lâkpošt
دفترگویش کرمانشاهکلهری: daftar گورانی: partu:k سنجابی: daftar کولیایی: daftar زنگنهای: daftar جلالوندی: daftar زولهای: partük کاکاوندی: partük هوزمانوندی: partük