مقطع نوع KK-type sectionواژههای مصوب فرهنگستانمدل زمین سهلایهای که در آن لایة میانی بسیار مقاومتر از لایههای رویی و زیری است
نوفلغتنامه دهخدانوف . (اِ) صدا. (لغت فرس اسدی ص 246) (رشیدی ) . بانگ بود که در میان دو کوه افتد، یعنی صدا. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). آوازی باشد که در کوه یا جائی دیگر کنند
نوفلغتنامه دهخدانوف . [ ن َ ] (ع اِ) کوهان بلند. (منتهی الارب ). سنام عالی . (اقرب الموارد) (متن اللغة). ج ، انواف . || تلاق زن ، و آن قدر از تلاق که خافضه به ختنه ببرد. (منتهی
نُوَفِّفرهنگ واژگان قرآنبه طورکامل می رسانیم (ازمصدر توفية به معناي رساندن حق به صاحب آن است ، البته رساندن بطور کامل)
جنوفلغتنامه دهخداجنوف . [ ج ُ ] (ع مص ) میل کردن از راه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || میل کردن از حق در وصیت . رجوع به جنف شود.
کنوفلغتنامه دهخداکنوف . [ ک َ ](ع ص ) ناقة کنوف ؛ ناقه ای که در جانب و ناحیه ٔ شتر راه رود. یا ناقه ای که یک سو شود و چون آن را سردی رسد در ناحیه ٔ شتر فروخوابد. ج ، کُنف . (منت
نجفلغتنامه دهخدانجف . [ ن َ ] (ع مص ) بریدن درخت را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بریدن درخت از ریشه . (المنجد) (از اقرب الموارد). || تراشیدن تیر را. (منتهی الارب ) (از ناظم ا
نظریۀ طول آمیختگیmixing length theoryواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای توصیف حرکت گونههای ردّی (trace species) در مقیاس تلاطمی یا زیرشبکهای متـ . نظریۀ k وk theory
حملة بدهبستان زمان ـ حافظهtime-memory trade-off attackواژههای مصوب فرهنگستاناگر پیچیدگی یافتن کلید برابر با K باشد، در حملة بدهبستان زمانـ حافظه میتوان کلید را در T مرحله (زمان) با M کلمه از حافظه به دست آورد که در آن K = T × M
بزغالهگویش خلخالاَسکِستانی: bəza دِروی: bəza (kәta) شالی: bəza kəta کَجَلی: bezaleg کَرنَقی: bəzalə کَرینی: bəzalə کُلوری: bəza kəta گیلَوانی: kuri لِردی: bəzali
عنکبوتگویش کرمانشاهکلهری: târtanek گورانی: târtanek سنجابی: ǰâl̆ǰâl̆u:k کولیایی: ǰâl̆ǰâl̆u:k زنگنهای: ǰâl̆ǰâl̆u:k جلالوندی: ǰâl̆ǰâl̆u:k زولهای: ǰâl̆ǰâl̆u:k کاکاوندی: ǰâl̆ǰâl̆u:k