تظاهرلغتنامه دهخداتظاهر. [ ت َ هَُ ] (ع مص ) هم پشت شدن . (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). یارمند شدن با هم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یکدیگر را یاری نمو
تظاهرفرهنگ مترادف و متضاد۱. ادا، تلبیس، ریا، ریاکاری، ظاهرسازی، عوامفریبی، وانمودسازی ۲. خودنمایی، عرضاندام ۳. آشکار شدن، ظاهرشدن ۴. خودنمایی کردن