تغلغتنامه دهخداتغ. [ ت َغ غ ] (اِ) آواز خوردن تخته به تخته ای یا چیز دیگر. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آواز ترقه یا چاشنی که کم و خفیف باشد. (یادداشت ایضاً).
تغولغتنامه دهخداتغو. [ ت َغ ْوْ ] (ع مص ) تغت الجاریة الضحک ؛ خواست که خنده را بپوشاند و نتوانست . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || هلاک گردیدن . (منتهی الارب ).
تغوجلغتنامه دهخداتغوج . [ ت َ غ َوْ وُ ] (ع مص ) دوتا گردیدن و خمیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).