نظام کوک خالصjust intonationواژههای مصوب فرهنگستان1. کوک فاقد ضربان یک فاصله 2. هر نظام کوکی که پنج یا بیش از پنج فاصلۀ (ازنظر صداشناسی) خالص در یک هنگام (octave) وارد کند
فرضیۀ دادبنیادیjust-world hypothesisواژههای مصوب فرهنگستانفرضیهای ناظر بر این باور که هر رویدادی بر پایۀ عدل است
ریختهگری مرکزگریزانۀ حقیقیtrue centrifugal casting, just centrifugal castingواژههای مصوب فرهنگستانریختهگری مرکزگریزانهای که در آن اندازههای قطعه نسبت به محور چرخش تقارن کامل دارد
حداقل تفاوت محسوسjust-noticeable difference, least-noticeable differenceواژههای مصوب فرهنگستان← آستانة افتراق
unjustدیکشنری انگلیسی به فارسیناعادلانه، ظالم، غیر عادلانه، ستمگر، بی انصاف، ستمکار، ناروا، غیر منصفانه، بی عدالت، نا صحیح