هَلِهخوراکjunk foodواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع خوراکیهای با ارزش تغذیهای کم که اغلب بهعنوان تنقلات مصرف میشود
junkدیکشنری انگلیسی به فارسیجنس اوراق و شکسته، نی، اشغال، جگن، قایق ته پهن چینی، بدور انداختن، بنجل شمردن
junkدیکشنری انگلیسی به فارسیجنس اوراق و شکسته، نی، اشغال، جگن، قایق ته پهن چینی، بدور انداختن، بنجل شمردن
junkدیکشنری انگلیسی به فارسیجنس اوراق و شکسته، نی، اشغال، جگن، قایق ته پهن چینی، بدور انداختن، بنجل شمردن
حشو نمودارchart-junk/ chartjunkواژههای مصوب فرهنگستاناجزای غیرضروری و مزاحم نمودار در انتقال پیام اصلی آن