تسآللغتنامه دهخداتسآل . [ ت َ ] (ع مص ) سأل سوءالاً و مسألةو سآلة و سأله و تسآلا. خواستن . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد): قال مؤلف الکتاب ولقد
ستاد مشترکjoint staffواژههای مصوب فرهنگستانستادی ویژۀ فرماندهی مشترک، فرماندهی مخصوص، فرماندهی مشترک تابع، نیروی رزمی مشترک یا عنصر عملیاتی تابع که نقش مرکز هماهنگکنندۀ نیروها و یگانهای متفاوت را بر عه