تنتالةلغتنامه دهخداتنتالة.[ ت ِ ل َ ] (ع ص ) رجل تنتالة؛ مرد کوتاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ).
تنبالةلغتنامه دهخداتنبالة. [ تَم ْ ل َ ] (ع اِ) کوتاه . کوتاهی . (منتهی الارب ). تنبال . (اقرب الموارد). کوچکی و کوتاهی و قصر و قصیر و کوتاه . (ناظم الاطباء).
تانتاللغتنامه دهخداتانتال . (فرانسوی ، اِ) نوعی از مرغان بلندپای برنگهای سفید و گلی دارای خالهای سیاه از جانوران نواحی استوائی آمریکا است .
تانتاللغتنامه دهخداتانتال . (اِخ ) پادشاه افسانه ای و اساطیری «لیدی » است . وی به سفره ٔ خدایان پذیرفته شد ومقداری شراب و مائده ٔ آنان را برای چشاندن به مخلوق فانی بدزدید. آنگاه ب
تتاللغتنامه دهخداتتال . [ ت ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قشلات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان است که در سی و هشت هزارگزی جنوب باختری قیدارو بیست و شش هزارگزی راه عمومی واقع است . کو
تنتللغتنامه دهخداتنتل . [ ت َ ت َ ] (ع ص ) کوتاه . تنتاله مثل آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).