تنبوشهلغتنامه دهخداتنبوشه . [تَم ْ ش َ / ش ِ ] (اِ) لوله های سفالین که بهم پیوندنددر زیر زمین ، رفتن آب را. لوله ها از سفال پخته که راه و مجرای آب از آن راست کنند. لوله ٔ سفالین ک
تنبوشهفرهنگ انتشارات معین(تَ بُ ش ِ) (اِ.) لولة سفالین که در زیر خاک یا میان دیوار کارمی گذاشتند تا آب از آن عبور کند.
تنبوشهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهلولۀ سفالی کوتاه که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راهآب به کار میرود.
تنبلغتنامه دهخداتنب . [ ت ُن ْ ن َ / ت ِن ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است به شام و از آن است محمدبن محمدبن عقیل محدث اوستاد در فن انشاء. و صالح تنبی راوی . (منتهی الارب ).قریه ای بزرگی
تنبلغتنامه دهخداتنب . [ تُمب ْ ] (اِخ ) دو جزیره ٔ نزدیک بهم که میان قشم و ساحل جنوبی خلیج فارس واقع است . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 شود.