تاریخگذاری تشدید اسپین الکترونelectron spin resonance datingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری با استفاده از سنجش تغییر سطوح انرژی الکترونی با اندازهگیری پرتوهای آلفا و بتا و گاما
تاریخگذاریdating 3واژههای مصوب فرهنگستانتعیین تاریخ دقیق شکلگیری اشیا و نهشتهها و سازهها و هر یافتۀ باستانشناختی دیگر
تاریخگذاری کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان گذاری کردن، تعیین تاریخ کردن، سن چیزی را تعیین کردن، دندان اسب را شمردن
تاریخگذاری استخوانشناختیbone datingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری مبتنی بر تجزیهوتحلیل استخوانها، بهویژه با اندازهگیری فلوئور و اورانیم و نیتروژن موجود در آنها یا با استفاده از لایهنگاری
تاریخگذاری اورانیمیuranium datingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری مبتنی بر اندازهگیری تشعشعات مواد پرتوزا حاصل از ایزوتوپهای اورانیم در استخوان و سایر مواد آلی