تأدملغتنامه دهخداتأدم . [ت َ ءَدْ دُ ] (ع مص ) نان خورش کردن : و اکلهم نارجیل و به یتأدمون و یدهنون . (اخبارالصین و الهند ص 4).
دماسنج تاوهایvortex thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنج مورد استفاده در هواگَردها که در آن افزایش بیدررو و مالشی دما با اعمال حرکت چرخشی هوای عبوری بهطور خودکار تصحیح میشود