تأیسلغتنامه دهخداتأیس . [ ت َ ءَی ْ ی ُ ] (ع مص ) نرم و خوار گردیدن . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تاویستوقلغتنامه دهخداتاویستوق . (اِخ ) تلفظ ترکی تاویستوک . رجوع به تاویستوک و قاموس الاعلام ترکی شود.
تاویستوکلغتنامه دهخداتاویستوک . [ ت ُ ] (اِخ ) شهری است به انگلستان و 4800 تن سکنه دارد. موطن سرفرانسیس دریک دریاسالار معروف و مورد توجه ملکه الیزابت است . صومعه ٔ ویرانی که متعلق ب
تاویسیلغتنامه دهخداتاویسی . (اِخ ) تیره ای از ایل طیبی شعبه ٔ لیراوی (از ایلات کوه گیلویه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 98).