آتش هجومیassault fireواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آتش که سربازان حملهکننده در هنگام نزدیک شدن به دشمن اجرا میکنند
جلدواژهنامه آزاد(jald) به معنی زود. مانند جلد باش جلدی بیا جلدی اومدم (گنابادی) جَلْد؛ اسیر، توقیف شده، شکار، گمراه.
تو چون تند راه میروی، زود خسته میشوی.گویش اصفهانی تکیه ای: to az bas tond râh aše, zü xassa abe. طاری: to čon tund rah aše, zü xassa abe. طامه ای: to čon tund reh-e še, ǰaldi xasse abe. طرقی: to čon tund rah aš
اِسپاردَنگویش بختیاری1. سپردن، تسلیم کردن؛ 2. سفارشکردن، دستور دادن.:espârdom jal biyâ>سفارش کردم زود بیاید>.