کتونباریketosisواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت ناشی از سوختوسازی که در آن سرعت تولید ذرات کتونی در بدن بیش از سرعت مصرف آنهاست
تَنپارsomite, mesoblastic segment, mesodermic segment, primitive segment, primordial segment, protovertebral segmentواژههای مصوب فرهنگستانهریک از دو تودۀ میانپوست که در دو سوی لولۀ عصبی رویان قرار دارد و پوست و ماهیچه و ستون مهرهها را میسازد
تجلغتنامه دهخداتج . [ ت ِ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت است که در صد و پنجاه وپنج هزارگزی جنوب کهنوج و شش هزارگزی باختر راه مالرو مارز-انگهران قر
تجلغتنامه دهخداتج . [ ت َ ] (اِ) به هندی ، دارچینی راگویند. (از مهذب الاسماء). تج بهندی دارچینی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تج دارچینی است . (فیروزاللغات ).