تأییدنامة بُردافزودهextended range operationsواژههای مصوب فرهنگستانتأییدنامهای که یک شرکت هواپیمایی برای پروازهای بُردافزودة هواپیماهای دوموتوره از مراجع ذیصلاح کشوری دریافت میکند اختـ . تبا EROPS
تأییدنامۀ نوعtype approvalواژههای مصوب فرهنگستانگواهیای که به محصولی اعطا میشود که حداقل الزامات قانونی و فنی و ایمنی را دارا باشد
تآمیرلغتنامه دهخداتآمیر. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تأمور. (اقرب الموارد). رجوع به تامور و تأمور شود. || ج ِ تؤمور.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تؤمور شود.
تآودلغتنامه دهخداتآود. [ وُ ] (ع مص ) دشوار بودن کار بر کسی ، سنگین بودن کار بر او. (اقرب الموارد). تاوده الامر؛ به رنج آورد او را کار و گرانبار کرد. || کج و خمیده گردیدن . (ناظ
تآییلغتنامه دهخداتآیی . [ ت َ ] (ع مص ) مصدر باب تفاعل از «ای ی » توقف کردن . درنگ کردن . (از منتهی الارب ) .