تآترلغتنامه دهخداتآتر.[ ت ِ آ ] (فرانسوی ، اِ) تئاتر مأخوذ از فرانسه و متداول در زبان فارسی . تماشاخانه . نمایش خانه . بازیگرخانه . صحنه یا جایی که بازیگران برای نشان دادن داست
تأسیسات الکتریکیelectrical installationواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از تجهیزات الکتریکی متصلبههم و دارای مشخصههای هماهنگ و برای اهداف معین
نوترون تأخیریdelayed neutronواژههای مصوب فرهنگستاننوترونی که پس از وقوع شکافت هستهای از واپاشی شکافتپارهها حاصل میشود