جوش نیملالهای دوطرفهdouble-J-groove weldواژههای مصوب فرهنگستان1. نوعی جوش شیاری که در آن لبة اتصال یکی از قطعهها به شکل دونیملاله است که از دو طرف جوش داده میشود 2. نوعی جوش در شیارنیملالهای دوطرفه که هر دو طرف آن جو
شیار نیملالهای دوطرفهdouble-J grooveواژههای مصوب فرهنگستانشیاری که در آن هر دو طرف قطعه به شکل نیملاله است
توجیلغتنامه دهخداتوجی . [ ت َوْ وَ ] (ص نسبی ) منسوب است به تَوَّج ، که جائی است در مرز فارس . (سمعانی ). رجوع به تَوَّج شود.
توجیلغتنامه دهخداتوجی . [ ت َ وَج ْ جی ] (ع مص ) سوده سم گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : انه لیتوجی فی مشیته . (اقرب الموارد).
توجیلغتنامه دهخداتوجی ٔ. [ ت َ ] (ع مص ) خشک یافتن چاه . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). وجّاء الرکیة توجیئاً؛ وجدها وَجْاءَةً، ای لا خیر فیها لانقطاع مائها. (اقرب الموارد).
توجیلغتنامه دهخداتوجی . (اِخ ) محلی در بین راه آمل به ساری که کیاویشتاسب هنگام محاصره ٔ آن در سال 763 هَ . ق . کشته شد. رجوع به سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 131، 132، 142 و 157 ش
تویلغتنامه دهخداتوی . [ ت َ وا ] (ع اِ) هلاکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تباهی : خوش کند آن دل که اصلح بالهم رد من بعد التوی انزالهم .مولوی .