تورلغتنامه دهخداتور. (اِخ ) ...فرزند جمشید از دختر گورنگ پادشاه کابل . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). پسر جمشید جم است که در سیستان از دختر گورنگ شاه بهم رسید و او جد بزرگ زال و رستم
تورلغتنامه دهخداتور. [ تْوِ / ت ِ وِ ] (اِخ ) نام قدیمی شهر کالینین فعلی در روسیّه است که بر کنار رود ولگاواقع است و 240000 تن سکنه دارد. در این شهر کارخانه های تصفیه ٔ فلزات و
تورلغتنامه دهخداتور. (اِخ ) مرکز ایالت قدیم تورن و ایالت اندر - اِ - لوار کنونی فرانسه که بر ساحل رود لوار و جنوب غربی پاریس واقع است و 83600 تن سکنه دارد. این شهر اسقف نشین و
تورلغتنامه دهخداتور. (اِخ ) ترک را نیز گویند که نقیض تاجیک است . (برهان ). مردم ترک . ضد تاجیک . (ناظم الاطباء).رجوع به تورانیان و سبک شناسی بهار ج 2 ص 244 شود.
تجرلغتنامه دهخداتجر. [ ] (اِخ ) بیست و سیمین خان خیوه از جانب نادرشاه افشار در 1145. (طبقات سلاطین اسلام ص 250).
تجرلغتنامه دهخداتجر. [ ت َ ج َ ] (اِ) خانه ٔ زمستانی را گویند که در آن تنور و بخاری باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). خانه ٔ زمستانی که بخاری و تنور داشته باشدو تابخانه نیز گویند.
تجرلغتنامه دهخداتجر. [ ت َ ج َ ] (اِخ ) تچر. تچره . تزر. طزر: قصر کوچک داریوش [ تخت جمشید ] که در ضلع شمالی صحن بپا شده بنابر کتیبه های بالای دو جرز رواق به تچر موسوم است .لفظ
تجرلغتنامه دهخداتجر. [ ت َ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارومه بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد است که در بیست و یک هزارگزی جنوب خاوری طرقبه و هیجده هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی مشهد به نیشا
تجرلغتنامه دهخداتجر. [ ت َ ج َ ] (اِخ ) یکی از گردنه های عمده ٔ راه بین بندر گز و استرآباد. رجوع به سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 79 شود.
میبافدگویش خلخالاَسکِستانی: vajə دِروی: vaj.ə شالی: vajə کَجَلی: ma.j.e/iya کَرنَقی: vajə/a کَرینی: vajə/iya کُلوری: vajə گیلَوانی: vajə لِردی: vajə
میگویدگویش خلخالاَسکِستانی: vâjə دِروی: vâj.ə شالی: vâj.ə کَجَلی: mâ.j.e/iya کَرنَقی: vâjə کَرینی: vâjə کُلوری: vâj.ə گیلَوانی: vâjə لِردی: vâj
ببافگویش خلخالاَسکِستانی: bəvaj دِروی: vaj.ə شالی: bəvaj کَجَلی: ba:j کَرنَقی: bəvaj کَرینی: bəvaj کُلوری: bə.vaj گیلَوانی: bəvaj لِردی: bəvaj