توحیدگویلغتنامه دهخداتوحیدگوی . [ ت َ / تُو ] (نف مرکب ) اقرارکننده به یگانگی خدای تعالی . گوینده ٔ کلمه ٔ لااله الااﷲ : توحیدگوی او نه بنی آدم است و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار
توحیدیلغتنامه دهخداتوحیدی . [ ت َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن العباس الواسطی البغدادی . رجوع به علی بن محمدبن عباس توحیدی و ابوحیان توحیدی و ابن عباس در این لغت نامه و اسماءالمؤلفین ج
علی توحیدیلغتنامه دهخداعلی توحیدی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) محمدبن عباس توحیدی ، مکنّی به ابوحیان .رجوع به ابوحیان توحیدی و علی (ابن محمد...) شود.
ابوحیان توحیدیلغتنامه دهخداابوحیان توحیدی . [ اَ ح َی ْ یا ن ِ ت َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن عباس . اصلاً شیرازی یا نیشابوری یاواسطی یا بغدادی است . محب الدین بن النجار گوید: او صحیح العقیده