توبتلغتنامه دهخداتوبت . [ ت َ / تُو ب َ ] (از ع ، اِمص ) توبه . توبة : بر او باید پیوست ... آنگاه ... انابت مفید نباشد، نه راه بازگشتن مهیا... و نه طریق توبت آسان . (کلیله و دمن
توبتولغتنامه دهخداتوبتو. [ ب ِ ] (ص مرکب ) متوالی . پی درپی . || گوناگون . متنوع . (فرهنگ فارسی معین ).
تون بتون،تون بتون شدهگویش تهرانیآواره و سرگردان، عبارتی نفرینآمیز(تون حمام زمستان جای بیخانمانها بوده)