توشنلغتنامه دهخداتوشن . [ ت َ وَش ْ ش ُ ] (ع مص ) کم شدن آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
توشنلغتنامه دهخداتوشن . [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان گرگان است که 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به سفرنامه ٔ مازندران رابینو بخ
کوت شنوفلغتنامه دهخداکوت شنوف . [ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مینوحی است که در بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).