گوت شالکلغتنامه دهخداگوت شالک . [ گُت ْ ] (اِخ ) ملحد آلمانی (808 - 867 م .) که در سال 848 م . به خاطر اعتقادی که به برگزیدگی قبلی برخی از بندگان خدا داشت محکوم و زندان شد.
توت شامیلغتنامه دهخداتوت شامی . (اِخ ) دهی از بخش گوران شهرستان اسلام آباد غرب است که 800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
جختواژهنامه آزاد(jahkt) الان، هنوز، هم اکنون. مانند=من جخت رسیدم. یعنی تازه رسیدم. جخت داره آگهی پخش میکونه هنو فیلما نهشته.
جهانفرهنگ نامها(تلفظ: jahān) کیهان ، عالم ، گیتی ، دنیا ؛ (به مجاز) فرهنگ ، حیطه ، نمادی برای بزرگی و عظمت ، مردم دنیا و زندگی .
جهان آرافرهنگ نامها(تلفظ: jahān ārā ) (در قدیم) زیبا کننده ، زینت بخش و مایهی زیبایی جهان و (به مجاز) بسیار زیبا ، آرایندهی جهان و نظم بخشنده به آن .