جنگ اطلاعاتیinformation warfare, IW 1واژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که یا منابع اطلاعاتی را هدف قرار میدهد یا از آن استفاده میکند
جوشکاری القاییinduction welding, IW 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن گرمای لازم برای جوشکاری از یک جریان القایی متناوب به دست میآید
هصورلغتنامه دهخداهصور. [ هََ / هََ ص ْ وَ ] (ع ص ، اِ) شیر. (از اقرب الموارد): و تحت ثیابه اسدٌ هصور؛ ای قوی . (منتهی الارب ) : سلطان چون شیر هصور و فحل غیور بر عقب ایشان تا به
هصورةلغتنامه دهخداهصورة. [ هََ ص ْ وَ رَ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). هصام . هصر. هصم . هصور. رجوع به این مدخل ها شود.
هصرلغتنامه دهخداهصر. [ هََ ] (ع مص ) کشیدن . (منتهی الارب ). جذب . (از اقرب الموارد). || خمانیدن . (منتهی الارب ). اماله . (از اقرب الموارد). || شکستن . || پیچیدن چیز تر و تازه