inدیکشنری انگلیسی به فارسیکه در، به، از، با، بر حسب، توی، در ظرف، بالای، روی، هنگام، در توی، اندر، نزدیک، بطرف، نزدیک ساحل
هدءةلغتنامه دهخداهدءة. [ هََ ءَ ] (ع مص ) آرمیدن . (منتهی الارب ). || (اِ) اول شب یا ثلث آن . (از اقرب الموارد).
هدلغتنامه دهخداهد. [ هََدد / هَِدد ] (ع ص ) مرد سست و ضعیف . (منتهی الارب ). ج ، هِدّون . (از اقرب الموارد).