جداساز برخوردیimpinger, impingement separatorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی افزارۀ نمونهبرداری که از آن برای جمعآوری آلایندههای هوا در جداسازی برخوردی استفاده میشود
جداساز برخوردیimpinger, impingement separatorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی افزارۀ نمونهبرداری که از آن برای جمعآوری آلایندههای هوا در جداسازی برخوردی استفاده میشود
متجاوزدیکشنری فارسی به انگلیسیaggres sor, aggressive, impinger, invader, offense, transgressor, trespasser, violator