سواد اطلاعاتیinformation literacy, IL, information skillsواژههای مصوب فرهنگستانمهارتهای دستیابی و درک و ارزیابی و استفاده از منابع اطلاعاتی برای حل مشکلات و تصمیمگیریهای مؤثر
همولةلغتنامه دهخداهمولة. [ هَُ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ هامل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هامل شود.
تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِـﭑلْمَوَدَّةِفرهنگ واژگان قرآنمراتب دوستی خود را تقديم آنان ميکنيد- با آنان اظهار دوستی می کنيد
هملجةلغتنامه دهخداهملجة. [ هََ ل َ ج َ ] (ع مص ) نیک رفتن اسپ و ستور. فارسی معرب است . (از منتهی الارب ). رفتن به روانی و شتاب . نیکو رفتن ستور، چون دهرجه . (اقرب الموارد).
هموللغتنامه دهخداهمول . [ هَُ ] (ع مص ) روان گردیدن اشک چشم کسی . || پیوسته باریدن آسمان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
هم لوحلغتنامه دهخداهم لوح . [ هََ ل َ / لُو ] (ص مرکب ) دو کودک که لوح مکتب دارند و کنار هم نشینند : با آن پسران خردپیوندهم لوح نشسته و خری چند...نظامی .