هشرةلغتنامه دهخداهشرة. [ هََ رَ ] (ع اِمص ) بزرگ منشی و فیرندگی . (منتهی الارب ). بطر. گویا همزه به هاء بدل شده ، و اصل آن اشرة است . (اقرب الموارد).
هشرةلغتنامه دهخداهشرة. [ هََ ش ِ رَ ] (ع ص ) شجرة هشرة؛ درختی که برگش زود بیفتد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
هشرلغتنامه دهخداهشر. [ هََ ] (ع اِمص ) سبکی چیزی و تنکی آن . || (مص ) همه ٔ شیر پستان ناقه را دوشیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
هشورلغتنامه دهخداهشور. [ هََ ] (ع ص ) شجرة هشور؛ درختی که برگش زود بیفتد. (منتهی الارب ). هشرة. رجوع به هشرة شود.