مصرف تزریقی موادinjection drug use, IDUواژههای مصوب فرهنگستانمصرف مواد با تزریق وریدی یا عضلانی یا زیرپوستی برای ایجاد سرخوشی
هودر یعقوبیهلغتنامه دهخداهودر یعقوبیه . [ دَ رِ ی َ بی ی َ] (اِخ ) دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس . دارای 487 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، میوه ، ذرت و پنبه است . (از
غزوه ٔ رجیعلغتنامه دهخداغزوه ٔ رجیع. [ غ َزْ وَ ی ِ رَ ] (اِخ ) در طبقات ابن سعد به نام سریه ٔ ابی مرثدآمده ، و در امتاع الاسماع در متن کتاب غزوه ٔ رجیع و در حاشیه ٔ آن سریه نقل شده اس
مدولهای استاندارد یعنی چهواژهنامه آزادپودمان:رشته های درهم پیچیده درون یک بافت، همچون رشته های عصبی که در بدن پودمان عصبی را می سازند. پودمان، آمیزه ای است از " پـود" و پسوند "مان" ، که برای رساندن
لاهو یعنی اوکسی است که نیست کسی اورا منظورازخداوند باری تعالاستواژهنامه آزادلاهو یعنی نیست کسی جزخدای یگانه واوکسی است که نیست کسی اورا
دِرُو کردنگویش خلخالاَسکِستانی: durnəst.e دِروی: dərunəs.en شالی: dəru.an کَجَلی: derav kard.an کَرنَقی: dəraviy.an کَرینی: durriy.an کُلوری: dəru.an گیلَوانی: dərund.i لِردی: durr
دور شدنگویش خلخالاَسکِستانی: dur âbiy.e دِروی: dur â.bi.en شالی: dur âbiy.an کَجَلی: dör â.bi.y.an کَرنَقی: dir âb.an کَرینی: dur âbiy.an کُلوری: dur âbiy.an گیلَوانی: dur âber.
آب دادنگویش خلخالاَسکِستانی: âv due دِروی: âv (â)dân شالی: âv dân کَجَلی: ow de.y.an کَرنَقی: ow (â)dan کَرینی: âv (â)dân کُلوری: âv (â)dân گیلَوانی: âv dâr.i لِردی: ov âdiy.an