هواملغتنامه دهخداهوام . [ هََ وام م ] (ع اِ) ج ِ هامَّة. (منتهی الارب ). به معنی حشرات الارض مثل مار وکژدم و راسو و مور و هر خزنده و گزنده است . (غیاث ).در فارسی به تخفیف هم به
هجاملغتنامه دهخداهجام . [ هَِ ج ْ جا ] (ع ص ) شجاع ، از لحاظ بسیاری هجوم . (از معجم متن اللغة). || (اِ) شیر. اسد. (از معجم متن اللغة).
هَامِدَةًفرهنگ واژگان قرآنافسرده - خاموش - بدون گیاه - خشک (همدت النار یعنی آتش خاموش شد ، و ارض هامدة يعني بدون گياه و نيز نبات هامد يعني گياه خشک )