اطوملغتنامه دهخدااطوم . [ اَ ] (ع اِ) سنگ پشت دریایی ستبرپوست . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) ج ، آطِمَة، اُطُم . (اقرب الموارد) (دائرةالمعارف فرید
مَوَاطِنَفرهنگ واژگان قرآنموطنها - عرصه ها (کلمه مواطن جمع موطن و بمعناي جائي است که انسان در آن سکونت نموده ، و آن را وطن خودش قرار ميدهد . )